رادوینرادوین، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

♥♥ رادوین ؛ جوانمرد کوچولووو ♥♥

یکسال گذشت ...

1393/1/23 15:33
نویسنده : مامان الهام
75 بازدید
اشتراک گذاری

 

یکسال

یکسال سرشار از حس خوشبختی 

یکسال پر از حس مادرانه

گذشت و تو یک ساله شدی. تو این یک سال با خوابیدنت خوابیدم و با بیدار شدنت بیدار

با خنده هات خندیدم و با گریه هات اشک ریختم

با هر زمین خوردنت درد کشیدم و با هر دوباره ایستادنت احساس قدرت کردم 

به خاطر بودنت هر لحظه هزاران هزار بار خدا رو شکر کردم.

هیچ آرزویی ندارم جز یک دنیا سلامتی و یک لبخند شاد شاد برای بهترین پسر دنیا.

نمیدونم ولی احساس میکنم که یه جا یه کاری کردم که خدا خیلی دوست داشته بعد

رفته گشته و گشته بهترین فرشتش رو برام انتخاب کرده و گذاشته تو بغلم.....

شکر شکر شکر شکر شکر شکر شکر

راستی ؟؟؟
 

تا حالا فكرشو كرديد اگر بتونيد روي وقت و زندگيتون برنامه ريزي داشته باشيد چقدر خوبه و چه لذتي داره؟ يعني بدونيد صبح بايد تا كي بخوابيد و كي بيدار شيد، با خيال راحت دستشويي بريد، صبحانه را كي بخوريد و چي بخوريد، كي از منزل بزنيد بيرون، با خيال راحت رانندگي كنيد و از شنيدن موسيقي لذت ببريد، تقريبا ترتيب انجام كارهاتون معلوم باشه و بتونيد به دلخواه خودتون تغييرش بديد، ظهر ناهار چي وكجا بخوريد، چه ساعتي برگرديد منزل، كي دوش بگيريد، كدوم كانال تلويزيون را ببينيد، كي بريد سراغ كامپيوتر و با خيال راحت وبگردي كنيد، كي بخوابيد. چطور براي تعطيلاتون برنامه ريزي كنيد و مثلا يكدفعه برنامه يك مسافرت چند روزه را تنظيم كنيد و از شهر بزنيد بيرون يا تصميم بگيريد که تعطيلات را منزل بمونيد و استراحت كنيد و بخوابيد، فيلم بينيد و يا بريد سينما. هر وقت خواستيد رستوران بريد و با خيال راحت بنشينيد و غذاي مورد علاقتون را سفارش بديد، ميل كنيد و گپ بزنيد. هر وقت دوست داشتيد لم بديد و روزنامه و كتاب بخونيد و بعد هر جا خواستيد اونا را ولو كنيد. چقدر خوبه كه لوازم منزلتون را اونطور كه دوست داريد انتخاب كنيد و دكوراسيون منزلتون را هم به دلخواه خودتون بچينيد و هر چند وقت يه بار که خسته دید ازش تغييرش بدید و هزاران مورد مثل نكات بالا.

 خوب حالا عكسشو تصور كنيد، اگر اتفاقي توي زندگيون بيوفته كه تمام زندگيتون دچار محدويت بشه چيكار ميكنيد؟ مثلا يكي وارد زندگيتون بشه كه همه چيز را تحت تاثير حضورش قرار بده. اگر ساعت خوابيدن و بيدار شدنتون دستش باشه و مجبور باشيد با اون وقت استراحتتون را تنظيم كنيد، با اون بخوابيد و بيدار بشيد و هيچ نظمي هم نداشته باشه خواب و بيداريش و حتي بعضي شبها اون بخوابه و شما تا صبح مجبور باشيد چشم ازش برنداريد چي ميشه؟ اگر حتي در بحراني‌ترين شرايط نتونيد حمام و يا دستشويي بريد و بعضي روزها تا ظهر مجبور بشيد اين مشكل دستشويي نرفتن را تحمل كنيد و اگر هم پيچوندينش، بياد و با مشت بكوبه به درب چي؟ اگر مجبور باشيد رستوران و سينما و مسافرت را تعطيل و يا خيلي محدود كنيد، هميشه مواظب باشيد لوازم منزل و روزنامه و كتاب را كجا ميزاريد كه شكسته و يا خورده نشه و یا تا كامپيوتر را روشن ميكنيد يكي شيرجه بره روي كيبورد و هر وقت ميريد سراغ تلويزيون كنترل را بده دستتون و با حركات دستش دستور بده كه بايد براش اهنگ بزاريد، يا وقتي داريد فوتبال يا فيلم ميبينيد وجاي حساسش هم هست يكدفعه تلويزيون را خاموش كنه يا كانال را عوض كنه چطور؟ اگر كل روز را بايد دنبال طرف بدويد و مواظب باشيد از روي زمين چيزي برنداره و بخوره، از جايي پرت نشه و زمين نخوره و از طرفي اصلا بهتون اجازه نده بدون اون از منزل بيرون بريد و يا وقتي خسته برگشتيد نتونيد يه چرت بزنيد و وقتي هم خوابيد يكدفعه حس كنيد يه چيزي از روتون رد شد چی؟ اگر همه روزنامه‌ها و كتابها و لوازم زندگيتون را بجوه و كشوها و كابينت ها و كمدها را مدام خالي كنه وسط اتاق و اشپزخونه و هميشه به در و ديوار اويزون باشه چيكار ميكنيد؟ اگر حتي نصف شب و در اوج خواب بيدارتون كنه و غذا بخواد و يا بهوونه داشت چي؟ اگرموقع رانندگي يكدفعه بپره روي فرمون يا دسته راهنما رابگيره و ولش هم نكنه، برف پاك كن را بزنه، نور بالا بده و يا با پخش ور بره و تمركز باباشو بهم بريزه چي؟ و هزاران مورد مثل اين...

اصلا ميدونيد اسم اين دو نوع زندگي كردن چيه؟ زندگي نوع اول "روزمرگي" هست و نوع دوم "عاشقانه". همه دردسرهاي شيرين زندگي نوع دوم وقتي شيرين تر ميشه كه وقتي حواست نيست وتوي حس و حال خودت هستي اون كه هنوز بوسيدن هم بلد نيست مياد زبونشو ميماله به لپت و مي خنده وفرار ميكنه، يا وقتي بر ميگردي منزل ذوق ميكنه، دست ميزنه و ميگه: "بابا"یا "ماما"

رادوین عزيزم، پسر 10 كيلويي، 74 سانتي، بی دندون و شيطون من، ممنون كه با اومدنت روزمرگي ما را عاشقانه كردي.

يك سالگيت مبارك پسر نانازم 

 

پسندها (1)

نظرات (0)